نکاتی چند از کتاب هزار سخن

سه احتیاج اصلی داریم:  تندرستی، عشق، وسیله زندگی :

 

تندرستی .......بورزش است و کم خوری

عشق ...........به بردباری و وفاداری

وسیله زندگی. به کار و قناعت

 

جاهل هیچگاهی به جهالت خود اعتراف نمی کند مگر وقتی که دو نفر با هم حرف زنند و وی مداخله کند.

یک روز زندگی روشن است و روز دیگر تاریک باید از روزهای روشن آنقدر نور بگیریم تا در روز های تاریک روشن باشیم.

 

هر چه بیشتر خودمان را بخواهیم دیگران ما را کمتر خواهند خواست.

 

در صحنه زندگی ما همه بازیگریم، بعضی فقط بازی میکنند بعضی در ضمن بازی به تماشای خود و دیگران هم میپردازند.

 

غالبآ زینت برای پوشانیدن عیب است اما بیننده را متوجه عیب میسازد.

 

هیچ حالی رنج آور تر از خودسازی نیست پیریکه خود را جوان میسازد، جاهلی که خود را عالم می نامد و فقیری که خود را ثروتمند نشان میدهد.

 

مصروفیت و گرفتاری زیاد هر شخص از جهل وبی تدبیری اوست.

 

یک روز عاقلانه زندگی کردن بهتر از یک عمر نادانی است.

 

ناکامی دوستان را بهم نزدیک میکند و موفقیت جدایی می اندازد.

لحظه های طلایی

    برای فهمیدن ارزش ده سال‌: از زوج‌های تازه طلاق گرفته بپرس‌.
    برای فهمیدن ارزش چهار سال‌: از فارغ التحصیل پوهنتون بپرس‌.
    برای فهمیدن ارزش یک سال‌: از شاگردی که در امتحانات پایان سال ناکام  شده بپرس‌. 
    برای فهمیدن ارزش یک دوست‌: از کسی که آن را از دست داده بپرس‌.
    برای فهمیدن ارزش نه ماه‌: از مادری که نوزاد مُرده به دنیا آورده بپرس‌.
    برای فهمیدن ارزش یک ماه‌: از مادری که نوزاد زودرس به دنیا آورده بپرس‌.
    برای فهمیدن ارزش یک هفته‌: از مدیر مسوول یک روزنامه هفتگی بپرس‌.
    برای فهمیدن ارزش یک ساعت‌: از عاشقانی که در انتظار یکدیگر به سر برده‌اند، بپرس‌.
    برای فهمیدن ارزش یک دقیقه‌: از شخصی که قطار، ملی بس یا طیاره  را از دست داده بپرس‌.
    برای فهمیدن ارزش یک ثانیه‌: از بازمانده یک تصادف بپرس‌.
    برای فهمیدن ارزش یک دهم ثانیه‌: از شخصی که در المپیک مدال نقره به دست آورده بپرس‌.